ماهانماهان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

ماهان تنها بهانه زندگی

اندر احوالات ماهان

سلام به کلیه دوستداران ماهان عرض به حضورتان که ماهان عزیزم اینروزها دوره نقاهت یک سرماخوردگی طولانی مدت که به صورت پیاپی و به مدت سه هفته ادامه داشت رو سپری میکنه،جای دشمنتون خالی روزها وعلی الخصوص شبهای سختی رو پشت سر گذاشتیم وخدارو شکر به پایان خود نزدیک میشه.واما مامانی ماهان که روزهایی که سرکار هستیم از ماهان نگهداری میکنه فردا به همراه آقاجون راهی کربلا هستن،انشاالله سفر خوبی داشته باشن و اما در این مدت مامان جون از ماهان نگهداری میکنه که قراره جمعه با پدرجون و احتمالا عمه الی بیان قم. امیدوارم در کنار هم خوش بگذرونن.ماهان جون چنتا شعر جدید یاد گرفته که اونارو هرروز برای ما میخونه.ماهان جون هفته پیش صاحب پسردایی جدید شد بنام امیررضا پسر...
24 ارديبهشت 1393

همین جوری

باسلام خدمت همه دوستداران ماهان پس از وقفه ای چند هفته ای با دیگر مجالی شد تا چند خطی از ماهان براتون بنویسم. ماهان جونم اینروزها خیلی شیطون شده و البته شیرین، کم کم داره معنی پارک رو متوجه میشه و این تازه اول بیچارگی منه که باید هرروز ببرمش پارک وبا هزار مصیبت از پارک بیارمش.ماهان جون تا بیست بلده بشماره و چندتا شعر به کمک مامانش یاد گرفته.سه روز دیگه سالگرد عقد من و مامان ماهان جونه،ازدواجی که حاصل اون میوه شیرینی مثل ماهان عزیزه.اول هفته هم روز مادر بود که من و ماهان رفتیم برا مامان کادو خریدیم و این اولین کادوی ماهان واسه مامانش بود که اونو حسابی سورپرایز کرد.امیدوارم که برای روز پدر هم منو سورپرایز کنه! ...
3 ارديبهشت 1393

نوروز نامه

سلام و تبریک سال نو به همه دوستان امروز نهمین روز از بهار٩٣ است و ما پس از گذراندن 5 روز تعطیلات چهارم عید به قم برگشتیم. تقریبا تعطیلات خوبی بود و به ماهان جون حسابی خوش گذشت، خصوصا بازی با ببعی های عمو محمدعلی و سرسره بازی در تپه شنی حسابی به ماهان حال داد ولی حیف که کم بود و زود گذشت، البته اگر حالی بود شاید 2 روز دیگه باز رفتیم زواره. ولی خب دیگه خیلی از مهمونا رفتن و شاید مثل روزهای اول حال نده. شاید بهترین اتفاق امسال بازگشت محسن به خانواده و امید به روزهای بهتر بود! به هرحال نوروز دیگری هم از عمر ما سپری شد. امیدوارم سالهای سال نوروز را در کنار فامیل و ننجون و باباجون سپری کنیم حتی با وجود غر زدن های زن دایی حسن! راستی محمد و زی...
9 فروردين 1393

بوی عید

سلام به دوستداران ماهان امسال دومین عید رو با وجود عزیز ماهان تجربه میکنیم. آری باز هم عید. هر چند دیگر عید و نوروز مانند دوران کودکی ام جذاب نیست ولی هنوز هم دلم برای عید و برای سفره هفت سین باباجون پر میکشد. و هنوز هم شیرین ترین خاطرات زندگی ام را تشکیل میدهد. یاد اونروزها بخیر که روز اول عید نوه های میرزا رحیم همگی لباسهای نو میپوشیدیم و به در منزل اهالی ده میرفتیم و عیدی طلب میکردیم، چه بسیار عیدی هایی که به دلیل ناچیز بودن شوت میشدن. یاد سفره هفت سین ننجون بخیر، یاد اون پارچ قرمزه که ننجون از دشت جو میچید تا سبزه سفره هفت سین باشه بخیر، یاد اون آینه گوشه شکسته بخیر، یاد عیدی های دایی ها و خاله ها بخیر یاد کلاه سر دایی ها گذاشتن...
20 اسفند 1392

عروسی عمه الی

سلام به دوستداران ماهان امشب عروسی عمه الی ماهانه و ما تا ساعاتی دیگر راهی اصفهان هستیم. امیدوارم الی خوشبخت بشه. انگار همین دیروز بود که به دنیا آمد و آنقدر گریه میکرد که ما سرسام میگرفتیم و حالا تا ساعتی دیگر به خونه بخت میره . عمه عزیز ماهان الهی خوشبخت بشی ، الان که دارم این مطلب رم مینویسم اشک در چشمانم حلقه زده نمیدانم از شوق عروسی توست یا.... فقط امیدوارم اگر تورا در لباس عروسیت دیدم بتوانم گریه ام را کنترل کنم. ...
14 اسفند 1392

یک روز جمعه با ماهان

جمعه گذشته من و ماهان یک روز کامل رو باهم سپری کردیم. مادر ماهان که برای خرید عید به پایتخت رفته بود من و ماهان رو باهم تنها گذاشت و ماهم حسابی خوش گذروندیم. ماهان رو به دل طبیعت بردم و اون که از چار دیواری آپارتمان آزاد شده بود حسابی کیف کرد و شب از فرط خستگی زودتر از همیشه خوابید و چون اونروز پسر خوبی بود شاید بار دیگر به اون یه حال حسابی دیگه بدم و ببرمش گردش. اینروزها ماهان کلمات زیادی رو ادا میکنه و تا ١٠ میشمره.راستش الان که سرکار هستم دلم براش پر میزنه خیلی دوسش دارم.
4 اسفند 1392

اینروزها

سلام به دوستداران ماهان پس از وقفه ای چندهفته ای بار دیگر میخواهم برایتان از ماهان بگویم اینروزها ماهان آنقدر شیرین شده و آنقدر کارهای بامزه انجام میدهد که فقط باید باشید وببینید هفته گذشته برای ماهان خرید عید انجام دادیم والبته لباس برای عروسی عمه جون الی.١٤ اسفند عروسی عمه ماهانه و ماخودمون رو برای اون آماده میکنیم و ماهان هم داره برای عروسی عمش تمرین رقص میکنه اون هم بوسیله تبلیغات تلویزیون.
19 بهمن 1392