ماهان تنها بهانه زندگی

سلام به همه ماهان عزیزم چندروزیست که در زواره بسر میبردو شبها برای دیدن تعزیه راهی حسینیه میشود قربونش برم اینقدر دلم براش تنگ شده ایشالا فرذا برای دیدنش میرم زواره

با سلام خدمت دوستداران ماهان جونی خدمتتون عرض کنم که مابرای گذراندن تعطلیات نوروز روز 29 اسفند راهی زواره شدیم امسال عید خیلی خوش گذشت چراکه یک هفته کامل در تعطیلات بودیم ماهان که حسابی حال کرد تقریبا اکثر روزها در دهنو با ببعی ها بازی کرد. امسال سومین عید ماهان بود و دیگه ماهان درک خوبی از عید و بازیهای کودکانه داشت. و اما امسال عید ما تفاوتی که با سالهای گذشته داشت این بود که حال مادربزرگون اصلا خوب نبود و الان هم بدتر شده برای سلامتیش دعا کنید. ماهان از روز دوم عید بدلیل سرماخوردگی وحساسیت مریض شد که این مریضی در هفته دوم عید به اوج خود رسید.امسال عید روزهای بارونی زیاد بود و هوا کمی ملس بود و همین باعث مریضی ماهان جون شد.به ا...

سلام به همه دوستان پس از مدتها بار دیگر خدمت رسیدیم با اخباری از ماهان مهمترین خبر یکماه اخیر به دنیا امدن پریاست که در بامداد روز 16 بهمن ماه به وقوع پیوست و پریا کوچولو متولد شد وما پس از 11 روز پریا رو دیدیم ماهان خیلی از دیدن پریا ذوق زده شده بود و از اینکه اینقدر کوچولو بود تعجب کرد.تنها 10 روز دیگه تا عید باقی مونده. امسال عید خاصیه چون حال مادربزرگ اصلا خوب نیست شاید سال نو را در حالی شروع کنیم که صدای مادربزرگ را نشنویم چون از او تنها جسمی باقی مانده آخ که چقدر دلمون برای صدای ننجون تنگ شده همون ننجونی که گاهی از زیادی صحبتش کلافه میشدیم خدایا تورا به صاحب این ایام عزیز قسم میدهیم که اورا شفای عاجل عطا بفرمایی.امین   ...

سلام به همه دوستان پس از وقفه ای طولانی به سبب تعدد کار و گرفتاری امروز مجالی شد تا برایتان از پسر دوست داشتنیم ماهان برایتان بنویسم،ماهان جون مدت تقریبا یک ماهی هست که دیگه مرد شده و از پوشک گرفته شده  و خدا روشکر خوب هم جواب داد این روزها ماهان جون منتظر به دنیا آمدن درسای عمه الیست، پریشب جاتون خالی خونه آقاجون حلیم خوردیم و ماهان هم از اون استقبال کرد.دو هفته پیش هم ماهان جون میزبان پدرجون و مامان جون بود و آخر هفته همگی رفتیم زواره خیلی خوش گذشت فقط دهنو که رفتیم حال و روز ننجون حسابی حالمون رو گرفت برای شفای ننجون دعا کنید

سلام به همه.پس از وقفه ای حدودا یک ماهه بازهم اومدم.این روزها به واسطه بیماری ناگهانی و شوک اور پدرجون اصلا حال خوشی ندارم.شنبه روز بسیار سرنوشت سازیست برای ما و عمل بسیار حساسی در پیشه.از همه کسانی که این مطلب رو میخونن میخوام که برای پدرجون دعا کنن.ماهفته پیش به اتفاق ماهان رفتیم زواره.به ماهان خیلی خوش گذشت.این روزا ماهان خیلی شیرین زبون شده اگه هرروز زنگ نزنه کارخونه خیلی احساس دلتنگی میکنم .شاید فردا به اتفاق ماهان رفتیم زواره واگه اون نتونست بیاد دوروز ماهان رو نمیتونم ببینم.

سلام دوستان بعد از وقفه ای چند هفته ای امروز بار دیگر برایتان از ماهان مینویسم،ماهان جون هفته گذشته و همزمان با عیدسعید غدیر به همراه خانواده و آقاجون،مامانی،خانواده خاله مریم،سیداکبر وخاله فاطمه برای اولین بار به پابوس حضرت امام رضا(ع) رفت،جای همه عاشقان حضرت رضا خالی بسیار خوش گذشت هر چند مثل تمام مسافرتهای قبلی آقاماهان بازهم مریض شد و دیشب مجبور شدیم به پزشک مراجعه کنیم.خلاصه به آقا ماهان خیلی خوش گذشت مخصوصا این که تمام مسیر رفت وبرگشت به حرم در بغل بابایی حسابی حال کرد ما پس از 5روزاقامت در مشهد شنبه ساعت 4صبح رسیدیم و اولین سفر ماهان جونی به مشهد به پایان رسید. برای بهبودی هر چه سریعتر ماهان جونی همگی امشب راس ساعت 9 شب 5 صلوات جهت...

سلام دوستان فردا تولد مامان ماهان جونیه،ماهان جون تولد مامان رو تبریک میگه و امیدواره که سایه مامان سالیان سال بر سرمون مستدام باشه.مامان جون دوستت دارم! واما ماهان جون هنوز مریضه و کاملا خوب نشده برای سلامتی اون دعا کنید. ...

سلام دوستان دیروز عمه الی پیام داد و نوشت درسا، درساست! الهی بگردم مامان جون عشق پسر بود! امیدوارم درسا کوچولو صحیح و سالم بدنیا بیاد نمیتونم وصف کنم احساس دایی واقعی بودن را. و اما ماهان جون پس از چند روز بیماری تقریبا به بهبودی رسیده، ماهان امسال هم مثل سال گذشته که از عروسی شیما برگشتیم مریض شد، پنجشنبه گذشته عروسی محمد و زینب بود و اونا زندگی مشترکشون رو آغاز کردن، این هفته همچنین سالگرد عقد عمه الی و علی بود از طرف ماهان به اونا تبریک میگم. و اما پنجشنبه این هفته هم عقدکنون تنها دخترخاله بابای ماهانه، آره معصومه هم ازدواج کرد با پسر دایی مامان ماهان کوچولو. ایشالا خوشبخت بشن. ...

سلام دوستان هفته گذشته ماهان جون از زواره مهمون داشت، باباجون، مامان جون، علی جون، عمه الی و درسای عمه الی! خلاصه توی چندروزی که اونا خونه ما بودن خیلی به ما خوش گذشت، پنجشنبه گذشته به همراه خاله های ماهان رفتیم روستای خوش آب و هوای خاوه که جاتون خالی خیلی حال داد. و اما آخر این هفته مهمترین اتفاق شهریور ماه در پیش است و اون عروسی محمد دایی و زینب خانمه که ما برای شرکت در اون روز پنجشنبه راهی قزوین هستیم و به جهت خوشحالی زن دایی روز جمعه هم بر خواهیم گشت انشاالله! ماهان جون این روزها تقریبا تمام کلمات رو ادا میکنه و ما منظور اونو میفهمیم. بقدری این پسر شیرین شده که فکرشم نمی کردم و حتی زمانی که خوابه دوس دارم هرچه زودتر بیدار بشه...