مهمونهای ماهان جونی

سلام دوستان

هفته گذشته ماهان جون از زواره مهمون داشت، باباجون، مامان جون، علی جون، عمه الی و درسای عمه الی!

خلاصه توی چندروزی که اونا خونه ما بودن خیلی به ما خوش گذشت، پنجشنبه گذشته به همراه خاله های ماهان رفتیم روستای خوش آب و هوای خاوه که جاتون خالی خیلی حال داد.

و اما آخر این هفته مهمترین اتفاق شهریور ماه در پیش است و اون عروسی محمد دایی و زینب خانمه که ما برای شرکت در اون روز پنجشنبه راهی قزوین هستیم و به جهت خوشحالی زن دایی روز جمعه هم بر خواهیم گشت انشاالله!

ماهان جون این روزها تقریبا تمام کلمات رو ادا میکنه و ما منظور اونو میفهمیم. بقدری این پسر شیرین شده که فکرشم نمی کردم و حتی زمانی که خوابه دوس دارم هرچه زودتر بیدار بشه هر چند که خیلی شیطون شده ولی شیطونیهاشم شیرینه قربونش برم به قول خودش ماهان شییطون.